شوهر من از بین برادرخواهراش از همشون دلسوزتره تا خانوادش بهش زنگ میزنن این حاضره رو سروشون.حالا با پدرمادرش کار ندارم.ولی وقتی زنداداشاش یا برادرزادهاش زنگ میزنن حرص میخورم.هرکار باشه به شوهرمن میگن اینم زودی میره.چیکار کنم که شوهرم کمتر به حرفشون گوش بده
شوهر منم همین بودش ، الانم بره ب من نمیگه ک‌داره میره
ازمن الته براخانواده منم دلسوزه
برادرشوهرمن این شکلی هست خیلی مهربونه البته ما سواستفاده نمی کنیم
شوهر منم همینه کاری نمیشه کرد
برا من هم خیلی دلسوزه نمیشه کاریش کرد واقعا یوقتایی عصابم خوردمیشه ازدلسوزی زیادیش
شوهر من
درصورتی که داداشای دیگش اصلا اینجور نیستن
چپ میرن راست میرن اسمشو صدا میزنن بیا فرش بشور اونو ببر مدرسه اونو بیار یخچال درست کن پردهدها رو بازکن بنداز ماشین لباسشویی و......
درصورتی که تو خونه برا من یه لیوانم جا به جا نمیکنه میگه وظیفه خودته بمن چه
یعنی آتیـــــش میگیرم تا ماتحتم میسوزه به معنای واقعی
وااای دقیقا شوهرمنم همینطوریه،اونوقت داداشاش فقط برا خودشونو زنو بچه خودش کاروهزینه میکنن،اما شوهرمن برا همشون
هوف من
فقط واسه کار و پول میخوانش بعداگه یه مهمونی یا تفریح باشه خودشون میرن میگن یادمون رفت به شما بگیم
منم همش روزایی ک بهش بد کردن و یادآوری میکنم الان بهتر شده خداروشکر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
