سلام دوستان لطفا بیابن بگین کارخوبی کردم یانه من مادربزرگ همسرم و که قبلا باهاش دعوای بدی داشتم و ی مدت قهر بودیم و الان چون سرطان گرفته باهاش آشتی کردم چون دلم براش سوخت امروز عصر همسرم ک سرکار بود و بدون اینکه اطلاع داشته باشه با اسنپ رفتم دنبال مادربزرگش اوردمش خونمون تا چند روزی بمونه اول گفمم برا رضای خدا بعد خوشحال کردن همسرم البته میدونم ک همسرم این کارم و جبران میکنه حالا همش ترسم از اینه که نکنه دوباره کاری کنه حرفی بزنه من از اینکه دعوتش کردم پشیمون بشم چون همچین ادمی هست هرچند سپردم ب خدا گفتم خدایا من خوبی کردم مابقیش و سپردم ب خودت
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
عزیزم با یه پیرزن حداقل هفتاد هشتاد ساله چه درگیری داری شما؟مگه نمیدونی آدما پیر میشن مغزشون اندازه یه بچه کوچیک میشه؟برای خودت زشته با یه زن پیر درگیر شی..بخدا من پیرزن و پیرمردا تو گوشمم بزنن برام مهم نیست..این طفلی ک سرطانم داره تو این سن هم فک نکنم جون سالم در ببره البته ایشالله ک لبلس عافیت تنش کنه..ولی انقد سخت نگیر حتی بهت فحشم بده از این گوش بشنو از اون گوش بنذاز بیرون اصلا جواب نده
همیشه ورق برنمیگرده ؛ گاهی اوقات کتاب بسته میشه ، دیگه ورقی نیست که برگرده .