بابا تمام ۱۹ سال خاطره ای که باهات داشتم و امشب باید فراموش کنم .فراموش کنم که بتونم زندگی کنم و مامانو سرپا نگه دارم
بابا فردا که به خاک میسپاریمت میدونم که دیگ نمیبینمت تا وقتی که منم بیام پیشت
بابا بعد از مرگ داداش خیلی شکسته شدی از طرفی هم خوش حالم که اون دیگه تنها نیست و تو باهاشی
بابا دلم برای اغوشت خیلی تنگ میشه خیلی زیاد بعد تو من چیزی و در این دنیا دوست نخواهم داشت چون عزیزترینم تو بودی که رفتی
طول میکشه خودمو پیدا کنم خیلی زیاد نمیدونم چه قدر قراره دوباره عوض بشم ولی امیدوارم کسی بشم که تو بهم افتخار کنی
دوستت دارم از طرف دخترت