رفتم داروخونه داروهامو گرفتم،فروشنده میگه پنصدی داری؟؟
منم دست کردم تو جیبم یه چسب زخم دادم بهش 😒😒
خیلی منتظر این لحظه بودم.بالاخره انتقاممو گرفتم
😂😂😂😂😂😂😂 😂😂😂
...............................
شیطان هرکاری کرد آدم سیب🍎🍏 نخورد!
رو کرد به حوا گفت : بخور واسه پوستت
خوبه !🙆🙆
اینگونه بود که به فنا رفتیم😐
.................................
چجوری تو مترو و تاکسی چتای بغل دستیتونو میخونید؟
من یه بار خواستم امتحان کنم سرمو آروم بردم نزدیک شونه های طرف که چتاشو بخونم ، یهو دیدم دوربین جلوشو باز کرده داره خودشو میبینه ، چن ثانیه از تو گوشی چش تو چش شدیم
بافرهنگ بود به روم نیاورد😂😂
......................................
میگن یک خانمی هم برای شوهرش لیست خرید مینویسه:
1 نوشابه
2 قند
3 بیسکوییت
4 پیاز
5 تخممرغ
6 مرغ
7 فندک
و آقا برمیگرده با یک نوشابه، دو بسته قند، سهتا بیسکوییت، چهارتا پیاز، پنجتا تخممرغ، ششتا مرغ و هفتتا فندک،
و با تعجب از خانمش میپرسه: «هفتتا فندک برا چی میخایم؟»😂😂
.............................
یه سری به مامانم گفتم می خوام برم استرالیا
گفت : این کارِت زیره به کرمان بردنه!
گفتم چطور؟
گفت : اونجا خودشون گوسفند صادر میکنن، بعید میدونم تو رو راه بدن 😂
....................................
دخترخالم داشت مرغ پاک میکرد٬ بهش گفتم این مرغا چقد چربی دارن؟
گفت مرغای ماده چربیشون زیاده!
مگه مرغ نر هم داریم!!
همون لحظه مرغه پاشد یه نگاه به من کرد، یه لبخند ملیح زد و دوباره جان سپرد😂
...............................
بابام بعد چند سال داشت تلفنی با دوستش حرف میزد گفت خب ساسان پسرت چطوره؟
اونم گفت:
سلام میرسونه تازه از لندن برگشته درسشو تموم کرده میخواد مطب بزنه
پسر تو چیکار میکنه؟
بابام یه نگاه به من انداخت دید با پیژامه دراز کشیدم خیار گاز میزنم دستم تو دماغمه، گفت خیلی وقته ازش خبر ندارم از پیش ما رفته😂😂😝
..........................
ای کسانی که پست های من و میدزدید
کار بسیار خوبی میکنید
نوش جونتون...
ارث بابام که نیست، خودمم دزدی میکنم
حتی این پست رو هم دزدیدم
✌😅
😬