وقتی مامانمو دید سریع کشید کنار چون من خیلی خنگ و بچه بودم گول خوردم داشتم نقاشی میکشیدم.
مامانمم رفتیم خونه، رفتیم حمام
بهم. گفت به کجات دست زد
بهم بگو
چیکار کرد که نترس و قسم بخور به فلان جات دست نزد،😏
همین. ولی من خیلی اذیت شدم. و هنوز نتونستم با مردا خوب رفتار کنم،. و تازه از تنفر در اومدم
موندم چرا باهاش دعوا نیافتاد واقعا الان برام سوال شد من اگ بودم اون خاهر زاده رو آب میکشیدم. شاید برا اینه که ب شدت کشته مرده خانوادش بود.