امروز صبح دراز کشیده بودم بیدار بودم فقط چشمام بسته بود یهو کل تنم سر شد و گوشام به طرز وحشتناکی سوت میکشید و تنم مخصوصا پیشونیم سرد سردبود نمیتونستم جم بخورم به سختی چشامو باز میکردم تموم میشد بعد دوباره تا چشامو میبستم باز همینجور میشدم حس میکردم روحم داره از بدنم جدا میشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.