من یادمه یکی بهم برای خاستگاری باهام صحبت کرده بود بعد رفته بود دیگه پیداش نبود ،نه زنگ نه تلفن نه هیچی،در صورتیکه قبلش همش مشتاق حرف میزد،بعد من تو شوک بودم که یه دفعه واقعا چی شده،بعد مامانم مثلا میخواست دلداری بده،میگفت خب پسندت نکرده ،شک نکن قضیه همینه،خوشش نیومده ازت