دیگه کم کم دارم به طلاق توافقی فکر می کنم شوهرم راضی نیست اما من نمیتونم با عذاب وجدان زندگی کنم یا هرچند وقت ی سرکوفت بشنوم خیلی دوسش دارم اما اگر قرار باشه پاسوز من بشه دیگ اسمش دوس داشتن نیست ظلم در حقشه و خودخواهی من
پنج سال از ازدواجمون گذشت سه سال اول من میگفتم بچه نه وقتی هم خواستیم نشد و سرکوفت روزایی ک میگفتم نمیخوام خوردم ،
ی اشتباهی از بچگی کردم و الآنم ک بچه دار شدن شده آرزوی من ،
خیلی سخته اما از عشق زیاد میخوام بذارم خوشبخت شه