حالم بده دوست دارم فقط گریه کنم تا سبک شم، تو این دنیا اجازه نفس کشیدنم ندارم ،اصلا نمیگه تو هستی نیستی وقتی زنگ میزنه به گوشی همون اول بچمو صدا میزنه که با اون حرف بزنه زن نیستم تو این خونه اسیرم 😭چرا زندگیم اینجوری تقاس کدوم گناهمو دارم میدم تو این زندگی!!! مادر پدرمو نمیذاره ببینم همیشه فحش میده بهم منت میذازه نمیذاره برم سرکار ،هیچی نمیذاره تو گوشیم نصب کنم با اینکه خودش همه چی داره 😔دیشب بهش میگم شام درست کردم بیا بریم پارک شام بخوریم میگه گوه نخور الانم از سرکار اومد زنگ زد به دخترم میگه بیا پایین بریم دور بزنیم منم دخترم تنها بیاد میگه اره انگار نه انگار من تو زندگیشم ،چندشب پیش رفته بود پیش دوستش من بهش میگه پریود شدم بدنم دردمیکنه شام بگیری میگه باشه هرچی ساعت میگذره ۱۱ شده ۱۲ شده زنگ میزنم میگه خیلخوب میام یه ساعت دیگه دو ساعت دیگه میگه تو شام بخور میگم چجوری شام بخورم یک نون تو خونه نیست که شام بخورم مگه به تو نگفتم شام بخری دیگه زنگ نزدم شبم کلا نیومد خونه منو دخترمم گشنه خوابیدیم ......
چیکارکنم با این بخدا اصلا میلی به زندگی باهاش ندارم بخاطر دخترم دارم صبر میکنم فقط چندروز پیش مجبورم کرد طلاهامو بفروشم قرص داشت حالم ازش بهم میخوره بخدا😭😭😭