تست pcr

چرا واکسن نزده بودید براش؟؟

امیدوارم منفی بشه ولی اگر مثبت شد پیگیری کنید ببرینش دکتر یا بیمارستان انشاالله زودتر خوب بشه

نه هرچی خواستید بخورید فقط مایعات خیلی بخورید. اینایی که دکتر بهتون داده زیاد به درد نمیخوره. یه ضد ویروس مثل فاور بهتر به دردتون میخوره. برو سایت هولارک اونجا تخصصی ویزیت آنلاین کرونا میکنن خیلی تعریف کارشونو شنیدم

مثبت فکرکن عزیزمم انشاااالللللللله ک اصلانداره اگرم باشه سریع خوب میشه حدیث کسانذر کن ۱۰تابخون ب من حتماخبربده انشااللهههه منفیههه

حالا دیگه شده . الان پیش خودتونه دیگه؟؟؟ 

امشب ب نیت اینکه جواب تست مامانت منفی باشه حدیث کسامیخونم بهش خداهمیشه جوابموداده 

شب تو یه اتاقم باهم نخوابید کلا حواستون باشه

فداتشم عزیزم خداروشکرک حالت خوب شد انشاالللله فرداجوابش منفیه وبهترین روز زندگیته 

قربونت عزیزم انشاالله

اولش ک بدن درد شدید گلو درد تب فرداش چشمامون انگار داشت درمیومد سردرد تهوع اسهال همه چیشو میتونستیم تحمل کنیم امان از بدن درد من پنجشنبه هفته قبل حالم شدید بد بود بچهامو دادم مادرشوهرم خودم پاشدم رفتم دکتر تنها نمیدونستم فکر میکردم یه سرم میزنن خوب میشم با بدبختی خودمو رسوندم بیمارستان وای ینی مرگو ب چشمم میدیدم گوشیمم هی زنگ میخورد نمیتونستم جواب بدم سرم شدید گیج میرف نمیتونستم نفس بکشم دست و پاهام شده بود یخ یخ عین جنازه گز گز میکرد کبود شده بود با بدبختی جواب گوشیمو دادم بابام گف وایسا اومدم همه دیدن حالم بده نوبتشونو دادن ب من رفتم دکتر احمق ن فشار گرف ن چیزی گف برو داروتو بگیر دارومم چی بود یه امپول یه شربت رفتم امپول بزنم پرستاره دیدم نگا میکنه میگ حالت خوبه منم گریه میکردم نشستم رو تخت میگم دارم خفه میشم اینجا میچرخه همه دور من جمع شده بودن ینی بخدا اگ اون امپولو میزدم شاید میمردم یهو بابام اومد بغلم کرد گف چیشده سرم ندادن گفتم ن بابام منو رسوند درمانگاه شخصی اونجام همه داشتن منو نگا میکردن شال از سرم افتاده بود کبود بودم ینی بخدا اشهد خخودمو داشتم میگفتم دیگ میدونستم عمرم تموم شده بابام گریه میکرد مامانمم پشت گوشی گریه میکرد عررر میزدم دکتر بیارید دکتر اومد اکسیژن خونمو چک کرد نوار قلب فشارم گرف یه امپول ب پام زد سرم زد اکسیژن رو واسم گذاشت انگار دوباره متولد شدم بعدش رفته رفته حالم اومد سرجاش خیییلی حالم بد بود صدای دخترمم از پشت گوشی شنیدم گریه کردم گفت مامان کجایی گفتم مامانت دیگ داره میمیره😁 بابامم گریش گرفته بود ینی بابام ب موقع رسید نیومده بود معلوم نیس چ بلایی سرم میومد واسم ابمیوه گرف خوردم یخورده حالم جا اومد انقد گلو درد داشتم اب هم نمیتونستم بخورم شوهرمم سرکارش گوشی نمیزارن بدبخ از هیچی خبر نداشت زنگ زدم محل کارش دربست گرفت اومد انگار بابام فرشته نجاتم بود بهت بگم خودمو تو قبر داشتم میدیدم  انشالله ک چیزیتون نمیشه تستون منفیه و تنتونم سلامت باشه خدایی نکرده مثبت هم شد اصلا نترسید