2777
2789
عنوان

به بچم میگه به من بگو مامان😐

| مشاهده متن کامل بحث + 2879 بازدید | 136 پست
ای جانمممممممم😍 کشیده هم میگه ماااااااامااااااااان😍😍😍😘😘😘🥰🥰🥰 آی بخورم بچمو چقدمن دوسش دار ...

منم عاشق خواهرزاده هامم. ولی هرچیزی به جای خودش

آقااا درسته که ما خوشکل نیستیم ولی صورتمونو که میشوریم دیگه زشت ترم نمیشیم. دوتاچشم و مژه ها و یه دماغ و دوتاابرو و لب و دهن دیگه سرجاشه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

نکن اینکارو😕اونهمه زحمت میشه بعدش بچش بقیرو بیشتر دوس داشته باشه😬⁦❤️⁩

اخه من ضعف میکنم براش بعدبهش میگم مهسا کو(مامانشو میگم)🥰😍😘😍😘😍😘😍😂😂😂😂😂

اللهم صلی علی محمدوآله محمد وعجل فرجهم                          چشم انتظارمعجزه......................
میخوام همین کارو بکنم اما میدونم که طوفان میشه

قطع رابطه نکن فقط جدی‌تر شو. من برادرشوهرم دقیقاً همسن پدرمه، چند ماه پیش توی یه جمعی وارد شدیم رفتم جلو بهش سلام کردم جواب سلاممو نداد. منم تا پایان اون تفریح محل سگ به خودش و زن و بچه‌هاش نزاشتم، با خودم گفتم اینا بالاخره باید یه بار جلوشون وایسی تا بفهمن هیچ گُهی نیستن. از وقتی عروسی کردم هرچقدر بهم نیش و کنایه زدن و متلک انداختن حتی توی چشمشون نگاه نکردم سرمو مینداختم پایین اشکم میچکید توی غذام میخوردمش و هیچی نمیگفتم. اما مدتیه تصمیم گرفتم جدی‌تر بشم. اگه حرف ناراحت کننده بهم بزنن بهشون میگم از دستت ناراحت شدم. به هیچکدوم از خانواده‌ی شوهرم حتی زنگ نمیزنم احوالشونو بپرسم. وقتی میخوایم بریم تفریح همیشه باید بریم دنبال خواهرشوهرم چون بچه نداریم ماشینمون جا داره باید اونارو هم ببریم، قبلنا میرفتیم دربِ خونشون پیاده میشدم به خواهرشوهرم کمک میکردم وسایلشونو بزاره توی ماشین، اما الان وقتی میریم من توی ماشین میمونم حتی کمربند ایمنی رو هم باز نمیکنم، خواهرشوهرم میاد لب پنجره‌ی ماشین بهم دست میده. خیلی بهم بد کردن، از این به بعد میخوام یه جوری باهاشون رفتار کنم که هم شوهرم بهم بدبین نشه هم اینکه اون عوضیا ازم سوء استفاده نکنن

هیچی دیگه جرم میدن ، بچم صدام میکنه مثلا میگه مامان خواهر شوهرم میپره میگه بله😐

وای بس کن دیگه نگو،دوس دارم بگیرم خفشون کنم جای تو😑

کم رویی هم حدی داره 

🌸🍀إنـَّکَ سـَـمیعُ الدُّعـــــاء...🍀🌸
همین کارو میخوام بکنم الان مدتیه نرفتم قبلا هر روز میومدن خونم 

اصلا نیازی به قطع رابطه نیست بزرگش نکن که همسرت بهت حق رو نده و برعکس بشه 

دختر خواهر شوهرت هر وقت اومد دنبالش نمیخواد بهانه بیاری بگو عزیزم دنبال وسیله که نیومدی بهت بدم ببری بچمه نمیتونم اونو از خودم جدا کنم هر وقت خواستیم خودمون میبریمش پارک شما زحمت نکشید 

هر وقت گف بگو مامان بگو عزیزم شماهر وقت  خودت به دختر عمه ات گفتی مامان به پسر منم یاد بده بگه 

به خواهر شوهرتم بگو اگه خیلی بچه دوس دارین زحمت بکش ۹ ماه بارداریو تحمل کن و بچه رو بزرگ کنین من مسعول تربیت بچم هستم نه شما

هیچی دیگه جرم میدن ، بچم صدام میکنه مثلا میگه مامان خواهر شوهرم میپره میگه بله😐

بی خود کردن ،تو فقط باهاشون تند صحبت نکن چیزی هم خواستی بگی با خنده بگو ، این که به بچت محبت کنی یا بچت به تو به کسی ربطی نداره ،چیزیرهم بخوان بگن خودشون محکوم میشن

هرکس بد ما به خلق گوید ما چهره ز غم نمی خراشیم  ما خوبی او به خلق گوییم تا هردو دروغ گفته باشیم       خدایا همه رو خوشبخت کن، الهی آمین❤
محبت که میکنم ولی حال و روزمو رفتاراشون خراب کرده مثلا وقتی شیرش میدادم سرشو میکرد تو سینه من که بچم ...

خوب تقصیر خودته.

لچه که نیست ۲۳ سالشه.

یبار رک بگو اتفاقا جلوی شوهرتم بگو بهش،بگو عزیزم توکه بچه نیستی اخه خیلی دوست داری مامان بشی وهولی خوب زودتر ازدواج کن.ولی اصلا رفتارات درست نیست که بگی من مامانشم وقتی مامان خودش زندست.اصلا حرفت خیلی مفهوم زشت وبدی داره.توکه‌دوست نداری بعدا فامیلای شوهرت عین الان خودت باهات رفتار کنن.


ازونورم من فکردم بچت نوزاده.الان بزرگه ماشالله میتونه حرف بزنه.یادش بده اگه یبار دیگه ازینجور حرفا زد بگه نه تو دختر عممی برو دوست ندارم من خودم مامان دارم مامانمم خیلی دوسش دارم.



در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۲ کاربریم به خواست خودم لغو شد خیلی دوست داشتم بازم بمونم اما اینجا کاملا وقتمو میگرفت. نمیتونستم مدیریت کنم همش اینجا بودم.این چند سال که اینجا بودم از همه کار وزندگیم افتادم ودرجا زدم..دوسه تا کاربری دیگم داشتم که اونا قبلا توسط نی نی یار تعلیق شد.سه،چهار سال توی این سایت بودم.گاهی اوقات عصبی بودم وممکنه با کسی بد برخورد کرده باشم یا حرف بدی زده باشم.امیدوارم اگه کسی بوده که از دستم عصبانی بوده وهست اگه‌مقدوره براش منو ببخشه وحلالم کنه.برای خوشبختیم، برای سلامتی وطول عمر خودم ومادرم وهمینطور واسه ازدواجم با یک ادم مناسب وابرومند وخوشبخت شدنم دعا کنید.سنم متاسفانه هی داره بالا میره وهمچنان مجردم.واسم دعا کنید.خدافظ
این دیگه ازون حرفا بودا. حرف بد که نزده.خیلیم خوب گفته اتفاقا. درضمن همینجور که بعضی زنا بچشون از ...

آخه تو از جزییات رفتار اونا با من خبر نداری فداتشم، اینا فکر میکنن صاحب شوهرمن ، چهارتا جاری دارم اینا مثل سگ ازشون حساب میبرن، اما من چون از اول هی سکوت کردم هرجور دلشون میخواد باهام حرف میزنن. خواهرشوهر بزرگه‌م اوندفعه میگه ما مادر نداریم خدا تورو هم بی‌ مادر کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792