سلام
دوستان من تو دوران عقد هستم
پدر مادرم شهرستانن و خودم چون تهران 8ساله کارمندم خونه مجردی دارم
هسرم و خانواده همسرم ادمای خیلی خوبی هستن تابحال خداروشکر هیچ مشکلی نداشتم باهاشون و البته آشنا هستن و ساکن تهران
چون تنهام اونا یجورایی دلشون بحال تنهاییم میسوزه و اصرار میکنن خونشون بمونم و البته خیلی دوسم دارن. شوهرمم دوس نداره تنها توخونه باشم وقتی میرم خونه خودم همرام میاد و باهام میمونه حالا بهش گفتم خوب نیس من زیاد بیام خونتون بمونم فکر میکنه از پدرمادرش خوشم نمیاد یا دوس ندارم برم با اینکه میدونه چقد دوسشون دارم
بنظرتون چجوری بهش بفهمونم که واسه حفظ احترام بین خودمو خونوادش زیاد اونجا نمیمونم؟