باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش گج. دست و پا شل پیش بابا موش میشد سر خیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچوو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او : حرفهایی همچو جادو : من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من میگریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا 😄 شد به پا جشن عروسی کیک و شام ودیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جاانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو پر خور و مغرور و پر رو هرکه کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
هر درونگرایی چنین سرنوشتی نداره، مردان زیادی هستن که با درونگرایی همسرشون مشکلی ندارن و اون رو به عنوان یه ویژگی مثبت می بینن، نمونه اش همسر من
گفت دانایی که گرگی خیره سر/هست پنهان در نهاد هربشر/ هر که گرگش را دراندازد به خاک/رفته رفته می شود انسان پاک/هرکه با گرگش مدارا می کند/خلق و خوی گرگ پیدا می کند/هر که از گرگش خورد دائم شکست/گرچه انسان می نماید، گرگ هست
😂😂 من دوست دارم باهام حرف بزنن نمک بریزن من فقط بخندم
منم همینطور....اما خب همسرم اصلا شوخی و اینا بلد نیست ...خیلی ساکته ...گاهی که از کنار ناشینها تو اتوبان رد میشیم و میبینم شوهره داره با خنده و شوخی با زنش حرف میزنه ،حسودیم میشه...
اما خب الحمدللا اونقدر اخلاقش حسنهای دیگه داره که این مورد داخلش گمه و به چشمم نمیاد...