ارتباط جن با ادمیزاد ممکنه؟

چند سالیه اومده تو زندگیم.من به جن اعتقاد داشتم ولی به این اعتقاد نداشتم که بخواد نزدیک انسان بشه

کاری انجام ندادم.یه دفعه اومد تو زندگیم.روز اول اومدنش حس کردم خوف کردم.هوای اتاقم به شدت سنگین شد.کابوس هام شروع شد.نمیزاره زندگی کنم.بیخودی همه چیزم بهم میریزه.مگه میشه اخه

این تو اتاق من و برادرم میاد.برادرمم متوجه شده.ولی منو اذیت میکنه.اون نمیخواد زندگی کنم الانم با نامزدم تموم کردم.یه دفعه سر هیچی هی هروز بحثمون میشد.

اولا فقط میومداتاقم و هوای اتاقمو سنگین میکرد.اصلا متوجه میشدم حس میکردم پشت سرمه.من به پهلو رو به دیوار میخوابم همیشه.ولی بدون اینکه ببینم میفهمیدم اومده.اصلا هوا اتاق سنگین.صدا در گوشم.از وقتی اومد هر وقتی با اینکه هوشیار بودم ولی قفلم میکرد.اول دیده نمیشد.بعد رو صفحه گوشیم اومد یه لحطه خودشو نشون داد بخدا من اصلا مشکل عصبی ندارم.

تا اینجا که من ارین فهمیدم نمیخواد زندگی کنم.با حرکاتشش عصبانیتش نشونم میده که به کسی ابراز علاقه نکنم 

تورو خدا یکی کمکم کنه.دعا نویسا کاری نمیکنن.یه مدت دفعش کردم اما دوباره دعا نوشتن برام.من اون موقع که داشتم از همسرم جدا میشدم.این ادم پست فطرت از وقتی داخل زندگی بودم با یه زن بیوه دوست شدهبود.وقتی خونشو به تملیک رسوندم رفتم تو خونش بالای یخچالش یه پاکت پیدا کردم.یه دعای خیلی طورانی و قوی که اسم منو مادرم تکرار شده بود.از قبلم اذیتم میکرد اینی که میگم ولی از وقتی دعا پیدا کردم مثه خنگا اوردم تو اتاقم

[QUOTE=185544201]بله دارم حرف زیادی. نمیتونم بزنم وگرنه تا یک. هفته خودم تو عذابم[/QUOT

الان موکل داری یعنی؟

اگر موکل داری اجازه نمیده زیاد صحبت کنی.اینی که من میگم تو اتاق من و برادرم میاد.حتی برادرم اینو گفت.یه سری دومادمون گفت بیاین احضار روح منم اول باور نمیکردم میگفتم چرتو پرته نشستیم پاش سری اول روح بود من باز باور نکردم گفتم خودشنعلبکی میکشه اینور اونور مارو ایسگا کرده.دو روز بعد گفت بیاین دوباره انجام بدیم نشستیم پاش این سری نشون داد جن هست رفت رو گزینه جن دورش میچرخید.بعد هر سوالی میپرسید عین وحشیا نعلبکی دور حروف میچرخید یه دفعه دیدم دومادمون انگشتشو از رو نعلبکی برداشته فقط انگشت من رو نعلبکیه و نعلبکی همینجوری میچرخه انقد ترسیدم زود دستمو برداشتم