ببخشید از محضرتان مرخص میشم شب خوبی داشته باشید این متن برام جالب بود شاید برای شما هم جالب باشد
- من نمیفهمم چرا هیچ کس برنمیدارد بنویسد از مردهــا؟!!
از چشمها و شــانهها و دستهایشــان
از آغوششان،
از عطر تنشـان،
از صدایشــان...
پررو میشوند؟!!
خب بشوند.
مگر خود ما با هر دوستت دارمی تا آسمـان نرفتهایم؟!
مگر ما به اتکــاء همین دستها
همین نگاهها
همین آغوشهـا، در بزنگاههای زندگی
سرِپا نماندهایم؟
من بلد نیستم در سـایه، دوست داشته باشم
من میخواهم خواستنم گوش فلک را کر کند.
من میخواهم
مَردَم
حتی اگر مرد من هم نبود
دلش غنج بزند ازاینکه
بداند جایی زنـــی دوستش دارد...