خیلی احساس تنهایی می کنم پدر مادرم فوت شدن خواهر ندارم برادرا ازدواج کردن هر کدوم ی شهر واقعا نمی دونم با این احساس تنهایی چی کار کنم فک می کنم افسرده شدم
بیا ما گروه داریم بیا اونجا سرگرم شو .منم تنها بودم الان سرم گرمه .چن سالته؟
در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت