دلم شکسته دلم بچه میخواد میخوام بتونم مادر بشم باردار بشم ، نتیجه بگیرم ، اما شب و روزم شده غصه ،داره ۳۰سالم میشه اما خبری نشد ، قلب درد گرفتم از غصه ، دیگه امیدی ندارم به زندگی ، بزرگترین اشتباه عمر و زندگیمو کردم ک گذاشتم چهار سال از ازدواجم گذشت بعد اقدام کردم نباید این ظلم در حق خودمون میکردم واقعا اشتباه محض کردم ،
شوهرم خیلی میخواست من فکر می کردم درجا باردار میشم جلوگیری میکردم ، وقتی هم ک خواستم اینجوری شد و حالا دارم سرکوفت اون روزا میخورم ،هیچکس نبود راهنماییم کنه ، راه درست بهم بگه ، مادرم ک باصطلاح مادر بجای اینکه بگه عزیزم دخترم زودتر باردار شو نذار بگذره هرروز تو گوشم روضه میخوند ک زود نیاری ها ما آوردیم پشیمون شدیم قرصات بخورا یدونش نخوری تمومه ، ااااااای خدااااااا عجب غلطی کردم ،خودت منو ببخش نجاتم بده ،پشبمونم اما نذار روسیاه بمونم ، الان شده کارم فقط دارو دوا و سرکوفت خوردن ،خودم کردم ک لعنت به خودم اگر اون همه فرصت رو نمیخوردم اگر جلوگیری نمی کردم این وضعیت الآنم نبود همون مادرم ک میگفت حواست جمع کن الان بیاد کمکم کنه میتونه ؟؟؟ بهش گفتم ، گفتم انقد تو گوشم پر می کردی میترسوندیم ک میگفتی من ی ماه بعد ازدواجم حامله شدم و.....ناراحتی بچه دار شدی خدا بچت الان ازت بگیره راحت شی ، فکر کردی همه مثل تو هستن درجا بشن بیا خوشحالی بدبختی دخترت سرکوفت خوردناش دارو دوا کردناش میبینی
من خیلی حالم بد خیلی