توپیروتاپیک قبلیم که آش نخورده ودهن سوخته شدم ایندفه زنگ زدم به پدرشوهرم منطقی که منومثل دخترش میدونست توضیح دادم که منظورم اونانبودن وجفتتون خونوادمید(شوهرم وخونوادش)اصلامن تودعوادخالتی نمیکنم ولی دوس ندارم درباره من بدفکرکنیدوخواهرشوهرجالب نبودوضعیتی که گذاشت برامون.باباشم یکم نصیحتم کردوعین همیشه خوب ومهربون قطع کردولی نیم ساعت بعدش خونوادش مادرش زنگ زده به پسرش به جفتمون توهین ودشنام داده وجنگ بزرگ به پاکرده اعصاب شوهرم ریخت بهم شایدنبایدتماس میگرفتم ولی دوس نداشتم یه باباش که منودخترش میدونست ذهنیتش ازمن خراب شه همین ولی فکرکنم دخترشوبراتوهیناش دعواکرده که مادرشوهرم زده هرچی دلش خواست گفت به شوهرم☹☹☹☹☹
وای چقد تنش من با خود شوهرم دعوام میشه مث ادمای مریض میشم دیگه کشش ندارم با کسی دیگه دعوا کنم
من دعوانداشتم همش پامن وسطه نمیدونم چیکار شوهرخواهرم بس کارای شوهرموبه زنش گزارش میده اونم انتقال میده به همه باچهارتاحرف روش باعث این دعواشدولی من اومدم شدم مقصر
برو کیف تو دلیتو کن.بشین با گلپسرحرف بزن ب این چیزاهم فکرنکن.
براساس تجربه میگم.استرسای الان میشه نق نقای بعدا نی نی.هم نی نی اذیت میشه هم خودتون
بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.
هربار ک یادش میفتی رو کاغذ صلوات رو بنویس وبخون.فکرتو درگیر زیبانویسی کن تایادت بره
بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.