شوهرمو دوستش یه سالن کوچیک مرغداری تو روستای اطراف اجاره کردن مرغ نگه میدارن،که اونم ضرر کرده.قضیه اینه شوهرمو و این دوستش بعضی وقتا مشروب میخورن ،اون روز یه دعوای حسابی کردیم سر این و بعدش آشتی کردیم قول داد دیگ مشروب نمیخوره.اما الان تو استوری دوستش دیدم همشون اونجا چند نفرن ک ی گوسفند قربونی کردن دارن کباب میکنن.مطمئن بودم بساط مشروبشون فراهمه.میگم مشروب میخوری میگه نه.میگم بگو ب جون تو و لنا.میگه چون این طوری گفتی میخورم.لج میکنه کاری کرده اصلا اعتماد ندارم بهش.همش اونجا باشه میگم عکس بفرست.چیکار کنم ؟زندگیم داره از دستم میره.چیکار کنم بدتر لج نکنه.میگه خیلی غر میزنی.چیکار کنم پس؟بهم میگ خستم کردی وقتی میگم مشروب نخور