یه نفر نیس عزیزم
خواهرام
برادرام
جاریام
برادرای شوهرم
پدرشوهرم
مادرشوهرم
ازاذیت آزار فیزیکی بگیر تاتیکه کنایه و تهمت های ناموسی که بهم زدن هرکدومشون به طریقی روزایی رو برام ساختن که فقط رو به قبله اشک میریختم و به حرم امام رضا نگاه میکردم میگفتم خدایا من که جز خودت پناهی ندارم خودت جوابگو باش که توبهترین جوابو میدی جواب تو قشنگ تر دیگه دلم آروم میشد خداسر شاهده عین بلای من سرشون میاد میان پیش من تعریف میکنن وگریه میکنن من خوشحال نمیشم ولی میگم چوب خداصدانداره صد حیف که درس عبرت نمیگیرن دل نشکنن باابروی کسی بازی نکنن
فقط دل شکستتونو به خدا بسپارید
منتظر جواب خدا برای یه حرفی هستم که هنوزهنوز دارم بپاش میسوزم وباعث شد دیگه نتونم مث قبل شادباشم درسته یه جمله بود ولی بد سوزوند