بچه ها من با دوست پسرم واسه عید میخوایم ازدواج کنیم ،بعد چون کل فامیلش مبدونن که یکیو میخواد و دختر عمشم چندبار باهام حرف زده ، هی گفته بودن بیار ببینیمش ،انروز رفتیم تولد شوهر دختر عمه ش بود ،خیلی جمعاشون راحت بود مثلا رقص و اینا داشت ، من به زور یخورده رقصیدم چون واقعا خجالت میکشیدم بعد حس میکردم خیلی تو جمعشون ساکت بودم
شما هم اینجوری بودین دفعه اول