سلام دوستان من یه کاریو قبول کردم توش موندم بچه ها من یه خواهر شوهر دادم کلاس پنجمه دو ماه پیش پدر شوهرم گفت روزی یه ساعت با هاش ریاضی کار کن یه منم حالا برات جبران میکنم یعنی مجانی نه دی ماه مدارس باز میشه منم گفتم باشه بعدش هر روز روزی دوبار دو ساعت میفرستنش همه درساشم انداختن گردن من گفتم یه ماه اشکالی نداره اینم گناه داره مادر و پدر شوهرم قدر نشناس نیستن حقیقتش منم الان کار دارم نمیرسم روم نمیشه بگم شوهرمم میگه میخواسته قبول نکنی بمن چه چه گلی به سر بگیرم😭😭
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
الان که همون کارو میکنم دیگه خسته شدم فقط از سرم بازش میکنم میاد یکم ریاضی باهاش میکنم بعدشم یه دوری تو خونه میزنه وقت میگذرونه میره حقیقتش دلمم نمیاد خیلی مظلومه کاری هم بهم نداره