من میترسم برم خونه شوهرم

آره عزیزم بخدا از صبحه منو دیوانه کرده هرچی میخام جوابشو ندم نمیتونم آخه خیلی بی احترامی میکنه منم گناهی نکردم اون اول شروع کرد...یه حرفای زشتی بهم زده واقعا من دارم به جای اون خجالت میکشم

آره...بخدا نمیتونم جوابشو ندم خیلی بی احترامی میکنه خیلی بی ادبه...مگه من چه گناهی کردم! تو ۱۸ سالگی ازدواج کردم خلاف شرع که نکردم...واقعا ایشون از ادب و احترام هیچی حالیشون نمیشه

گریه😭😭😭

نه عزیزم ازدواج سنت پیامبره تو هر سنی که باشه خوشبخت باشید گلم 

زندگی من ک اینجوریه فقط زندگی مو شرح دادم

کسایی که شوخی میکنن که هیچ

اما کسایی که جدی میگن خونه شوهر دردسره و خونه بابات لذت ببر و... زندگی خودشون جهنمه. فک میکنن بقیه هم مثل خودشونن

اگر درست زندگی کنی حتی اگر یک ماه هم باهم زندگی کنید باز بهترین روزا عمرت میشه

مثل من که الان سومین سال زندگیمه و همیشه میگم حتی اگر همین الان تموم بشه، باز زیباترین روزهای عمرم بوده

منظورم هم از درست زندگی کردن اینه مثل اکثریتی که میبینی نباش. بزار عشق تو خونتون در جریان باشه. نه اینکه خونه رو بکنید میدون جنگ که: وااای فامیلا من اومدن رو مبل نشستی. فامیلا خودت اومدن رو زمین نشستی

وااای من میرم سرکار پولامو تو خونه خرج نکنم شوهرم پرو نشه و پس انداز کنم چون وظیفه اونه

به شوهرم رو ندم پرو نشه

و...

و...

و...

قشنگ انگار یه میدون جنگ هست. دو نفر هم دشمن. که رفتن زیر یه سقف حالا هرکس زودتر میخ خودش رو بکوبه و گربه رو دم حجله بکشه، برنده این جنگه!

جدا خیلیا زندگیشون اینجوره و داخل یه جنگ روانی هستن

به همسرشون به چشم رقیب نگاه میکنن

و زندگیشونم میشه اینی که میبینی. ازش فرار میکنن و بیزارن

اما با عشق زندگی کنید. فقط عشق. اونوقت چیزیو تجربه میکنی که حتی یک ساعت تجربه کردنش به کل عمرت می ارزه

همسرم همیشه بهم میگه: "تو سختترین مشکلات و روزها، یا وقتایی که خوابی و نگاهت میکنم، به خودم میگم پسر اینی که الان کنارته، همونیه که یه روزایی ارزوت بود کنارت باشه. ارزوت براورده شده و الان ارزوت کنارته، نکنه یه روز این یادت بره و قدرشو ندونی."

بنظرم قشنگترین حرفیه که میتونه بهم بزنه. برا همین منم همین حرف همسرم رو به عنوان یک تجربه، به شما و همسرت میزنم. امیدوارم خوشبخت بشید