خب چرا ازدواج کردی؟!
اگه شوهرت موافقه و بهش گفتی که هیچ
ولی اگه نمی دونه خب مقصر خودتی وقتی با فلسفه زایمان و بچه مخالفی ازدواج رو بیخیال می شدی
اگه روزی خواستی بخاطر عشقت اینکار بکنی توا بپذیر که از سر عشق و قدرت و گذشت اینکارو کردی و براش یه مادر قوی باش که با این چالش زندگیش هم درست روبرو میشه و نمیذاره هیچ چیزی بشکندش..مطمینم باهاش کنارمیای چون عاشقی
کاش اندازه الان فهمیده بودم هیچوقت بچه به این دنیای ظالم و وحشتناک نمیاوردم
بهتره عقاید این مدلیتو تو نی نی سایت نگی
اینجا همش بحث بارداری و بچه و...
باید بری روانشناس کمکت کنه
به نظرم نیاز به روانشناس دارید
انشالله که برای تو هیچوقت اتفاق نیوفتن و این ترس ها رو از خودت دور کن
راست میگن از هرچی بترسی سرت میاد،منم دقیقا ازهرچی که میترسیدم سرم اومد،هرشب کابوس میدیدم که یه بچه ای تو بغلمه و جیغ میزنه و گریه میکنه😥،در این حد فوبیا داشتم و بدم میومد از بچه ولی برا شوهرم که تعریف میکردم میگفت تو دیوونه ای و اصلا درکم نمیکرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
