وقتایی که مامانم خونه نبود واسه خودم حلوادرست میکردم.🤣🤣🤣خاک توسرم.چندباریم اتیش سوزی میشد
دوستم رو از رو پله ها هل دادم افتاد پایین دستش از دو قسمت شکست،زبونش هم برید😈
خواهر زادم یه عروسک داشت انقدر بهش غذا دادیم دهنش با چاقو باز کرده بودیم عروسک کپک زد کتک خوردیم😥🤣
موقع روشن کردن گاز کبریت رو پرت میکردم رو گاز تا هروقت ک یکیش ب شعله برخورد کنه و گاز روشن بشه داداشم هنوزم می خندن بهم
هروقتم مامانم جایی کار داشت خونه نبود برنج کاملا له دم میکردم اول بعد گوجه هارو از وسط نصف میکردم تو روغن سرخشون میکردم و همیشه میزاشتم یکم بسوزن چون فک میکردم خوش طعم تر میشن بعد این ترکیب رو با ماست و خیار نوش جان میکردم و ته خوشحالیم بود و فک میکردم عالی درست می کنم😅 آشپزی هم بلد نبودم
از گُل های روی کفش خانمها خوشم میومد .
مهمونی رفته بودیم .صاحب خونه تازه عروس و داماد بودن .
گل های روی کفش خانمه خیلی براق و خوشکل بود .کندمشون و برای خودم برداشتمش ...
تهشم لو رفتم و بابام کتکم زد
خواهر دوقلو داری😍
دست تو بینیم میکردم💔😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
