2777
2789
عنوان

اه. میدونستم. باز شروع شد

156 بازدید | 9 پست

تا شب یلدا همه چیز خوب بود. توی این وضعیت کرونایی، چون میدونستم مخالفتم باعث بدخلقی آقا میشه، با نارضایتی درونی و ترس رفتیم خونه مادرش با کل خواهر برادراش‌ 

مطمئن بودم دوباره بعدش جنی میشه ها

بماند که زنگ زده به پدر و مادر من که تهران زندگی میکنن و تنها موندن (بدلیل شعورشون) پز میده که آره ما ۵۰ نفر دور همی داریم(کلا ۱۶ نفر بودی ما!!!) 

حالا الان از دفتر زنگ زده خونه منم داشتم سوالات امتحان بچه رو توی دفترش می نوشتم دخترم دستش کنده زودتر جواب بده وقت امتحان کمه. دو بار پشت سر هم زنگ زده که آره فلان سایت ثبت نام کن.

منم عصبی شدم یکم صدام و بردم بالا !  از شانس من دفتر سکوت بوده صدای گوشی اونم زیاد صدای من پیچیده.

رفته بیرون هر چی از دهنش در اومده به من گفته میگه میام خونه آدمت میکنم. و زرت قطع کرد

من چکار کنم از دستش .

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام

هیچی 

ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمی‌زند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی‌ها که با این توضیح خواستن‌ها و تلاش‌های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته‌اند 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

هیچی بابا مهم نیست، اما با این اخلاق شوهرت یاد بگیر سرش داد نکشی

درضمن ربطی به شب یلدا نداشت🤔

ایشالا کرونا نگیرید توی جمع ۱۶ نفره رفتید🤦‍♀️

تا خدا هست، به مخلوق دمی تکیه مکن. که خدا کوهِ ثبات است و بشر، عین نیاز .... هر کسی رو لایک میکنم براش صلوات میفرستم، اگر ناراحت میشید، بهم بگید که لایک نکنم🌹

هیچیی داد زدی اونم میاد داد میزنه خب با ارامش میگفتی بچه درس داره نیم ساعت ببعد زنگ بزن

 میشه برای شادی روح پدر و مادرم یک صلوات بفرستید مظلوم از این دنیا پر کشیدن  
هیچی بابا مهم نیست، اما با این اخلاق شوهرت یاد بگیر سرش داد نکشی درضمن ربطی به شب یلدا نداشت🤔 ایش ...

نه بابا

اخلاقش اخلاقش مثل باباشه. صبرش زیاده . هر چی من داد میزدم اون سکوت میکرد

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام
هیچیی داد زدی اونم میاد داد میزنه خب با ارامش میگفتی بچه درس داره نیم ساعت ببعد زنگ بزن

بار اول زنگ زد دخترم گفت مامان کار داره(آخه اونم نمیفهمه دقیقا چیزی که من گفتم رو تکرار کنه، من گفتم بگو داره سوالاتی امتحان منو مینویسه!)

 ۲ دقیقه بعدش دوباره زنگ زده. 

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام

عزیزم واسه لاغری ساق پات ورزش اسکات انجام دادی؟

اثرداشت؟

منم دنبال راه حلم

 واسه شادی روح همسرم یه صلوات میفرستین؟                        * بخاطر کرونا ۱۸ ابان ۹۹ ازپیشم پرکشید *                چشم بیدار بر این تلخی ایام ببند  ...                                 خواب های شکرین بهر تو دیده ست بهار...        
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  3 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  3 ساعت پیش