یادتونه تو تاپیک قبلی گفته بودم که نمیذارن به عشقم برسم؟؟؟ دیروز فهمیدم که اون کسی که ادعای عاشقی میکرد همه چیزو بهم دروغ گفته بود حتی اسمشوووووو .. دیروز با پررویی زنگ زد گف من دروغ گفتم که تو دادگاه کار میکنم من دامدارم تو یه روستا زندگی میکنم مذهبی سنی .. توروقرررران دلداریم بدین تورو خدا دلداریم بدین دارم میمیرم خواهرم میدونه عضو این سایتم گف برو اونجا درددل کن
ای وای بعضیا واقعا خیلی عوضین، آخییی عزیزم درکت میکنم اینقدر ناراحت نباشو زندگیت رو بکن فراموشش کن
یعنی میتونم فراموشش کنم ؟؟؟؟ وقتی صبح ها چشامو باز میکردم میدیدم پیام داده که دلم برات تنگ شده بیدار شو پس اون کوووووو ؟؟؟؟ دیگه دلش برام تنگ نمیشه به همین راحتی رفت؟؟؟؟؟ اسم خودشو هم گذاشته بنده خدا .کدوم خدایی گفته دل دختر مردم رو بشکون ؟؟؟ چرا بهم امید های الکی میداد ؟؟؟ اون از قبل برنامه ریخته بود دو هفته پیش اومده بود پیشم رفتارش عجیب بود انگار آخرین دیدارمون بود هی میپرسید اکه بهت بدی کنم منو میبخشی؟؟ یه دقیقه هم نمیذاشت از وقت اذان بگذره همون لحظه نماز میخوند خداااااااااا این چه بنده هاییه داری تو که اینقد خوبی پس اینا به کی رفتن ؟؟؟؟؟؟
خیلی حسه بدیه درکت میکنم😭😭😭😭 اخه چرا؟! دو سال کم نیس که خودت کات کردی یا اون؟
توأم قربونیه این عشق بودی برا همین تگ کردم که یکی باشه درکم کنه .. بهم دروغ گفته بود حتی اسمشو حتی مذهبشو بهم گفته بود کوردم ولی مذهبی شیعه با پررویی زنگ زد گف من سنی مذهبم تو روستا میمونم دامدارم تو این دو سال همه چیو بهت دروغ گفتم اونقد دوسش داشتم که نمیخواستم از دستش بدم ولی اووون گف برو دیگه
آره چون نمیذاشت به شناسنامش دست بزنم چون هروقت از امام علی چیزی میگفتم برعکسشو میگفت تو تلفن باهاش حرف میزدم صدای خروس گوسفند اینا میومد یه بارم یه مرد پیش من زنگ زد به گوشیش گف سلام اسماعیل اینم گف من امیرم اشتباه گرفتین