ی بار دنبال ی چرخ خیاطیم رفتم
گفتن نهههه اینجا نیست
در حالی که وقتی من رفته بودم تو خونه هندونه بیارم مامانم از پنجره دیده بود اون برداشته و رفته 😒
درضمن تو اون روزگار هر دوی ما بچه بودیم
تقابل بین من بزرگسال و ی خردسال که نبود
منم عاشق وسایلم بودم و از دست دادنشون واسم دردناک بود