2737
2739

من از مامان بزرگم شنیدم که همیشه در وصف خوبی ها و عشقی که بابابزرگم داشت بهش میگفت خدای رو زمینم




میخواین یکم ازشون براتون تعریف کنم؟

بخند! همین الان

بگو عزیزم مشتاقیم بشنویم

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742
بگو عزیزم مشتاقیم بشنویم

بابا بزرگ من فوق العاده مرد اروم و فهمیده ایه، سر سنگین و عشق خانواده!!

تو اون زمان های که همه رفتار بدی با همسرشون داشتن اینا انقدر عاشق هم بودن که هنوز ازشون حرف میزنن

برعکس مامان بزرگم فوق العاده زبون دراز و پر حرف و شلوغ و شیطون حتی تو دوران پیریش

بخند! همین الان
بابا بزرگ من فوق العاده مرد اروم و فهمیده ایه، سر سنگین و عشق خانواده!! تو اون زمان های که همه رفتا ...

زنده باشند ❤❤واقعا پدربزرگ مادربزرگا عشقن💞

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
2738

همسرم حرفهای قشنگی بهم میزنه مثلا :

گاهی فکر میکنم خدا خواست با اومدن تو توی زندگیم نداشتن مادر رو هم برام جبران کنه 

یا 

اگر تورو نداشتم چیکار میکردم 


مشکل دنیا این است که احمق ها کاملا به خود ایمان دارند و خردمندان دائما در شک و تردیدند...

 عاشقانه ست❤ سوره بقره❤
واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان.... 

خدای خوبم؛  این شعر بخشی از احساس من نسبت به تو رو به تصویر میکشه ؛ " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

مامان بزرگم رو هفت سال پیش در سن ۷۳ سالگی روز ۹ اذر از دست دادم

و متاسفانه امروز پدربزرگم رو خدای رو زمین رو در سن ۸۳ سالگی در عین تندرستی!!!

جالبه که هر دوشون روی یه تخت و یه ملافه جونشون رو از دست دادن

بخند! همین الان
متاسفانه در کودکی هم مامان بزرگ و هم بابابزرگمو از دست دادم از هر دوطرف برای همین هیچی نمیدونم 😞

منم مادربزرگ مادریم رو وقتی به دنیا نیومده بودم و از سمت پدر در سن ۱۰ سالگی

کاش یکم بیشتر حسشون میکردم

بخند! همین الان
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   رستا۷۰۹  |  7 ساعت پیش
توسط   عطرخدا  |  7 ساعت پیش