مامان منم اون زمان ۳۵ سالش بود من بدنیا اومدم. الان ۱۹ سالمه. مامان بابام واقعا حوصله ندارن دیگ. مثلا دانشگاه رفتن من خرید رفتنم عقد و نامزدی و... کلا ولم کردن. مثل اون موقع که برا آبجیم وقت میذاشت واسم وقت نذاشت. ی سری مسائل دخترانه من و حل نکرد. الان من خیلی احساس عذاب و تنهایی دارم. حالا من نمیگم که همه اینطورین. شاید تو اون طوری نشی. شاید بچه دوم اومد خیر و برکت بیاد زندگی تون. ولی من چون خودم تجربه تلخی داشتم یا میذارم بدونه بچه داشته باشم یا هم دو تا پشت سر هم.
مامان منم اون زمان ۳۵ سالش بود من بدنیا اومدم. الان ۱۹ سالمه. مامان بابام واقعا حوصله ندارن دیگ. مثل ...
من وقتی پسرم کلاس اول بود میخواستم اقدام کنم تمام آزمایشات رو انجام دادم بعد یه دفعه پسرم مریض شد خیلی سخت بود اون روزها که تا الان هم ادامه پیدا کردولی میگم خیلی ظلم کردم در حقش که تنهاست.
مامان منم اون زمان ۳۵ سالش بود من بدنیا اومدم. الان ۱۹ سالمه. مامان بابام واقعا حوصله ندارن دیگ. مثل ...
البته ک سن بالا بی حوصلگی میاره ولی مامانم فقط ۱۹ سال ازم بزرگتر ولی به قول شما تو هییج کارا عقد و عروسی حتی جهیزیه حوصله نداشت بیشتر کارا با خاله م و مادر بزرگم بود حالا مادر بزرگم با اینکه ۶۰ سالش بود اون موقع ها الان ۷۰ سالشه خیلی پایه تر بود بخدا با خاله کوچیکم ک همسنیم مث دوست میمونن من حسرت ش میخورم .
بی دردا خوابیدن نامردا خوابیدن اما تو بیداری خوزستان خوزستان خوزستان