والا سر ازدواج آبجیم بابام گفت نظر خودشو بپرس خودش هر چی بگه مامانمم تقریبا همینو گفت
بعد وقتی خواستگار براش میومد خواهرم که میگف نه بعد بابام اینجوری میکرده اونا چه خانواده ای بودن خوب شد راضی نیستی☹
ولی به من که میرسه مامانم اصلا راه نمیده کسیو اصلا از بابامم نظر نمیپرسه فک کنم یه جوری رمزی حرف میزنن هر از گاهی شک میکنم من دختر این مادرم پس من چرا اینقد سادم
قبلا یه کیس بود خواهرم به زور به من گفت نظرمو پرسید بعد گف فک کن بگو بعد چن روز فهمیدم مامانم رد کرده بدونید دیگه چه حالی شدم😞😞 من خوشم میومد ازش