تا وقتی بابام زنده بود که کاری نداشت وقتی بابام فوت شد زندگی رو برامن کرد جهنم کتکم میزد اگه من حتی یه سرمه میکشدم به چشمم در حد مرگ منو میزد مثل روانیا میفتاد به جونم وقتی میرفتم مدرسه جایی تایم میگرفت که یک دقیقه چرادیر اومدی شکاک بود بددل بود مامانم جرات نداشت بهش بگه چکارش داری اگه تو ماشین بودیم یواش صحبت میکردیم خیلی اروم پیش خودمون میخندیدیم تمام بدنمو کبود میکرد چرا مبخندی میگفت .بدون چادر نباید بری بیرون. خیلی دوران بدی داشتم باهاش خیلی اذیتم کرد به نطر شما ببخشمش؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
قطعاازترس مسئولیتی که حس می کرده نسبت به شماوحفاظت تان دارداین طورازنابلدی رفتارمی کرده اند،بله ببخش ...
به قران اگه با ربون خوش باهام حرف میزد جونمم براش میدادم.ولی متاسفانه فقط بلد بود بزنه. من تو خونه جرات نداشتم لباس راحت بپوشم میگفت کامل باید پوشیده باشین
به خاطر چیه خودم بوده؟ مگه من جنایت کرده بودم که اون اینقد ادیتم میکرد بی دلیل
ن منظورمو بد گفتم داداشت بلد نبوده میخاسته مراقبت باشه میخاسته مثلا پشتت حرف نباشه ولی نمیدونسته چحوری و تو اذیت میشدی کاش باهاش حرف میزدی خیالشو راحت میکردی
همه مثل هم نیستن بعضیها روح بزرگ و بزرگواری دارن انتقام کاری میکنه که شبیه بشی به اون شخص ...
من همرو فراموش کردم ولی گاهی میشینم گریه میکنم که اگه واقعا من تو خونه پدری خودم آرامش داشتم شاید زندگی الانم خیلی خیلی بهتر بود .این اونی که من میخواستم نبود
واسه طرز فکرت متاسفم این دختر خرد شد اعتماد به نفسش از بین رفت واقعا عصبی و ناراحت شدم خدایا پدرای ما همیشه سالم باشن امین😑😑 خدا خودش جای حق نشسته اون دنیا تاوانش رو میده