پول ک نداره همش من باید از حقوقم بذارم کمکش کنم تا مثلا خونه رهن کنه
خونواده درست حسابی هم نداره افتضاح شدید
کارشم ک دائم نیس
تو سن کم باهاس اشنا شدم و ازدواج کردم کاش خونوادم جلوم میگرفتن باباش از اوناست ک همش زندان بوده مامانشم ب شدت حسود
خودم هم شاغلم حقوقم قیافم همه چی اکی هست اونم قیافش خوبه سغلشم بد نیس ولی حروم شدم بیستر ب خاطر خونوادش حسرت اونایی میخورم ک خونواده شوهر درست حسابی و خوب دارن خونواده نرمال حداقل
نگید مگ کور بودی اره کور بودم ۲۰ سالم بود ب زور
تک دختر بودم حرف حرف خودم بود کاش جلوم میگرفتن
موقعیتای خیلی بهتری گیرممیومد الانم یک هفته هس قهریم بخدا حروم شدم
الان ک ب خودم اومدم میبینم روم نمیشه حتی بگم ب دوستام ادرس خونه پدرشوهرم کجاست
خونوادش ب شدت بی فرهنگن فخشای رکیک میدن وضع اقتصادی اجتماعیشون خ پایینه ....واای ...... باهاشون هیچ رابطه ای ندارم ...دوستام همش میگن مرا نمیری خونشون ..چی بگم واقعا کاش زمان برمیگشت
درد# _دل