هیچی صبح تا شب اون خانم قربون صدقه ش میرفت .میگفته چه نازه بچت منو مث خواهرت بدون .
کمکی خواستی بگو
اینم میگه برا بچم چون پزشکین نوبت خارج از نوبت شهر دیگه بگیر .اون خانم هم نتونسته حتی رو زده ولی نشده
بعد اومده نی نی سایت درکمال ناباوری ،دیده این خانم براش تند وتند و تاپیک زده و قیافه ش و مشکلشو مسخره کرده .
که باش درد ودل کرده بوده همه درد ودلاشو مسخره گزفته و یه عده رو باهاش بد کرده .
اونم عصبانی شده چون مث خواهرش باش خوب بوده .گفته با این دل سیاه ت که این طوری .مشکل بچه و اینا تو زندگیت هس .کاش دل ت پاک میکردی
و خوب بودی
این خانم هم از حرفش ،پیرهن عثمون ساخته .