مولا جان ..
میدانم که میدانی چه میخواهم بگویم...
در کودکی ، نام شما که می آمد و می شنیدم قرار است یک جمعه بیایید، با خودم می گفتم،
چه کسی می آید؟ برای چه می آید؟
و دلهره ای در دلم می افتاد
که شما می آیید برای چه..
هر وقت دعا میکردند که شما بیایید..و دعای فرج میخواندند و آمین میگفتند، من زورم می آمد..
خب شناختی نداشتم..
الان از گفتنش شرمسارم
اما ..
بسیار کم دعا میکردم که بیایید
نوای دعای فرج را دوست داشتم
و ریتمش با حال دلم کوک بود ..
و نمیدانم حتی که چگونه حفظ شدم..
هیچوقت گمان نمی کردم که
اکنون
آمدنتان یکی از آرزو های قلبم باشد❤️