من اگه گفتم نمیشه فقط فقط به خاطر دقیقا همین چیز هایی بود که شما گفتید من بهش اعتماد نکردم عکسی نفرستادم ولی با تمام وجودم مطمئنم هر چی گفت راست بود هر چی گفت صادقانه بود از ویژگی های اخلاقیش گفت منم گفتم آدم خوبی بود اینو میدم من اصلا تنها نیستم حتی نصف اتفاق هایی که بینمون افتاد رو برای مامانم هم گفتم من بدون اجازه مامان و بابام یه لیوان آب هم نمی خورم ولی دل بستم حالا دیگه اما تموم شد برای همیشه تموم شد من فقط نگرانم اون بهم فکر کنه دلم می خواد منو یادش بره ، بره پی زندگیش می ترسم به خاطر احساسی که داشت موقعیت های خوب رو از دست بده
کجا اشنا شدی گروه تلگرام!؟
نهایتا یه هفته تو فکرشی چون مجازی هم بوده راحت میتونی فراموش کنی اگر حضوری همو دیده بودین سختتر بود کارت
ولی واقعا اگر روزی میخواید به کسی دل ببندین مجازی نباشه ،الان اینایی که سنتیو حضوری اشنا شدن کلی باهم به مشکل میخورن چه برسه مجازی
چقدر عین منی . انشالله که همه چی درست میشه هر چی به صلاح هست . ازدواج شوخی بردار نیست ما نباید از روی احساس تصمیم بگیریم علاقه چشم و گوش آدم رو کور و کر میکنه به خاطر همینه که باید پدر و مادر ها حتما تو این امر دخیل باشن
من شروع نکردم اون شروع کرد ولی اره تقصیر من بود بهم قول داد اگه موقعیت خوبی براش پیش امد ازدواج میکنه گفت تو الان دختر رویاهام هستی ولی وقتی ازدواج کردم مثل یه خواهر تو ذهنم می مونی .
پیش امد کاری هم نمیشه کرد ادم عاقلی بود گفت عاشقم نیست من از همون اول هم بهش گفتم نمیشه اون اصرار داشت ولی فقط چن روز صحبت کردیم حتی به هفته هم نکشید درست نبود اینجوری به خاطر همین سرد برخورد کردم که تموم بشه
هر چند که دوستش داشتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
