وا عزیزم این حرفاچیه میزنی؟یعنی چی داغمومیزارم رودلش؟؟اولا ک بقول خودت انتخاب خودت بوده پس بایدپاش واستی جلوخونوادت ضعف نشون ندی،دوما شوهرت بخاطرپیشرفت زندگیتونه که میخوادبره وبادوستش شریک شه ،بهدم سیاست داشته باش یهچندسالی ک گاشمرموندینو پول جمع کردین بعدبرین مشهد بگو مشهدشهربزرگیه توریستیه موقعیت های شغلی خوبی هم داره بیابریم اونجازندگی کنیم،ب زندگیت دودستی بچسبودلگرمش کن بزاربدوپه پشتش هستی وگرنه الان مطمئن باش خونوادش همش سرکوفتش میزنن ک بیازنت ولت کردو پستتوخالی کرد حالاک تقدیراینوخواسته برو فقط بگو دور ازخونه ی مامانت ایناباشیم بگومیخوام مستقل باشیم سرش منت بزار بگو فقط بخاطرعشقی ک بهت دارم اومدم اینجا توهم باید بعدا ازخجالتم دربیای هرچی بحث ودعواکنی نتیجه ی عکس میده ازمن گفتن بود تجربه دارم ک میگم
ینی میگی برم؟وااااااای فکرشم برام دردناکه.خدا شاهده از دیشب ی چشمم اشکه ی چشمم خون.برادرشوهرم خیلی پسر خوبیه وقتی حرفامو شنید کلی باهاش صحبت کرد ک برادره من زنت درست میگه اونم تو این زندگی سهم داره حق انتخاب داره یجایی رو انتخاب کن ک اونم دوس داشته باشه اما شوهرم گوشش ب این حرفا بدهکار نیست ک نیست.نگاه اگه واقعا برا یکی دو سال باشه به زور هم ک شده تحمل میکنم نهایتش مجبورش میکنم یه جای دوراز مامانش برام خونخ بگیره و اصلا رفت و امد هم نداشته باشیم ولی میترسم بره کاشمر دیگه تکون نخوره.همونجا موندگار شه.اون وقت چ خاکی ب سرم بریزم؟
تعجب کردم😂اره بابا داغونن.فک کن مامانش چشم نداره ببینه ما با هم خوبیم یا چیزی خریدیم.بخدا ی ماه پیش ک شوهرم برا من ی انگشتر خرید مامانش شبش ی دعوا راه انداخت ک اون سرش نا پیدا..خدایی از وقتی اینا رو دیدم روزی هزار بار میگم باید عمه هامو بپرستم.اینا خیلی داغونن.
عزیزم میدونم سخته وقای مرد یه تصمیم ب این مهمی روخ.دش تنهایی بگیره و ب زنش گوش نده،اما چاره چیه نمیشه ک زندگیتو الکی الکی خراب کنی اگه پسرسالمیه دوستت داره اهل دود و ...نیست باهاش برو اونم تحت فشاره بالاخره باابن خرجای سنگین واقعا زندگی چرخوندن واسه یه مردخیلی سخته حتما صلاح دیده اونحا باشه کارش بیشترمیگیره،بعدم ب این فکرکن ک کاشمرم یه شهره مثل شهرای دیگه مگه اونجا کسی زندگی نمیکنه؟!شهر ارواح ک نیست عزیزم اونجاهم زندگی درجریانه انشاا...میری و دوستای خوبم پیدامیکنی ادم اگه خودش خوب باسه همه جا براش بهشته ،من خودم مشهدم یکی ازاقواممون ازدواج کرد رفت کاشمر تازه،انشاا...خوشبخت بشی
همه جا خوب و بد هست،من چندوقت پیش توتاپیکام گفتم مشهدیم همه پرسیدن مادرشوهرت خوبه یانه چون شنیدیم مادرشوهرای مشهدی خیلی فضولن و دخالت میکنن گفتم بخدا ک مادرشوهرم مثل مامانمه دلسوزمه طرفدارمه بعضی وقتام یه حرفایی میزنه ک ادم برنجه ولی دیگه مادرشوهره چه میشه کرد خداییش مامان خودمم برای عروساش کم نمیزاره توهیچ چیزی
وااااااای نگو.نمیدونی چطورین.همش سرشون تو زندگیمه.مدام رو مخ شوهرم کار میکنن.شوهرم زمین و ماشینشو خواست بزنه ب اسمم باورت نمیشه تمام توانشونو گذاشتن ک منصرفش کنن.بد خواهن.بد ذاتن.دو رو ان.اصلا نمیشه تحملشون کرد.از همه بدتر شهر کوچیکیه.بعدم شوهرم اونجا دشمن زیاد داره.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
