یه دفعه اومد ب خوابم انگار من تو خواب متوجه بودم که خوابم ولی حرکتی نداشتم با شنل مشکی وایستاده بود هرچی بسم الله می گفتم ایت الکرسی میخوندم نمیرفت تا بعد چند دقیقه از خواب پریدم یه بار دیگه اومد ب خوابم شنل نداشت دست پا داشت ولی کلن مشکی و محو شنل نداشت اینقد چهارشونه و گنده بود پرواز کرد اومد تو صورتم
اونا خیلی خطرناکن و از خوشی های انسان تغذیه میکنن و کم کم اونو به یک فرد دیوانه و افسرده تبدیل میکنن بهتره اصن بهشون فکر نکنی و مترقی ازشون هرچی بیشتر بترسی بیشتر میان سکوت و وقتی که اومدن به یک خاطره خوش فک کن تا برن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
