2777
2789
عنوان

میدونم خیلی تکراریه ولی باحاله سوتی دوران عقد بیاین بگییییین

| مشاهده متن کامل بحث + 409 بازدید | 32 پست

نعل اسب سفیدش گم شده، فعلا نتونسته بیاد خواستگاریم هرموقع اومد میام میگم

حال دل من باصدای پرنده ها، با نگاه قشنگ ادما، بابوی بارون ،با قهقه ی بچه ها ،خوب ترازحدتصوره😍

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سوتی تو دوران عقد ندادم زیاد. ولی یه شب داداش بزرگم اومده بود خونمون شب مامان گفت برو تخت بخواب منم اومدم تعارف کنم که تو اتاق من رو تخت من بخوابه بجا اینکه بگم داداش بیا اتاق رو تخت من بخواب گفتم داداش بیا اتاقم رو من بخواب🤣🤣🤣

 ببخش و فراموش کن و ادامه بده...

تواتاق باشوهرم تنها بودم و یکم شیطونی کردیم بعد یهو بابام صدام کرد منم بدون اینکه توجه کنم رفتم پیششون یهو همه ترکیدن از خنده منم هاج واج فقدنگاشون میکردم نگو همه صورتم رژی شده بود تا یه ماه تو اتاقم خودمو حبس کردم😂😩😹🙈

منم هروقت یادم میفته یه عالمه تف و لعنت حوالش میکنم😃

اگه بدونی چقدر با من لج بود تا یه کاری میکردم به بابام زنگ میزد بابام هم ناراحتی قلب داشت اینم بهش زنگ میزنه خیلی ناراحت میشه بهش گفتم بابام ناراحتی قلب داره زنگش نزن یوقت چیزیش نشه ولی انگار ن انگار 

ی بار تو نامزدی از واحد بالا که نامزدم هم نشسته بود بالا  اومدم پایین حواسم نبود شلوامو بر عکس پوشیدم خواهرم با صدای بلند بهم گفت منم توجه نمیکردم از قصد کلیم تاکید داشت بر عکسه کلی پیش بابا مامانم آب شدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز