والا سربازی که نرفتم و دارم درس میخونم فعلا ولی کار دارم میکنم و درآمد هم دارم و اینکه اگه به خانواده بگم و بعد جلوی اونا نه بشنوم خیلی برام سخته
در ضمن یه چیزی که هست اینه که دختر خاله من خواستگارای زیادی داشته و داره حتی پسر عموش هم ازش خواستگاری کرده و نه شنیده ازش
به نظر من که حداقل بذار درست تموم بشه بعد به خودش بگو که دوستش داری و اگه قبولت کرد که بعدش به خانواده ات بگو اگه نه که از فکرش بیا بیرون
فقط یچیزی چقد باهاش راحت هستی؟؟ ینی میتونی بهش پیام بدی و باهاش حرف بزنی همینجوری؟؟
من بیشتر ترسم از اینه که بخواد ازدواج کنه یهو
اره گاهی باهم حرف میزنیم ولی نه خیلی باهام راحت باشیم کلی شوخی و این چیزا
دلم میخواست دانشگاه اونجایی که اون هست قبول بشم که یکم بهش نزدیک تر بشم ک نشد
ببین من دختر خاله و پسر خاله ام مث تو بودن... همون که گفتم یه سال کوچیک تر بود....اونم تو سن تو بهش احساسش رو گفت بدون اینکه کسی بفهمه با هم تلفنی و پیامکی در ارتباط بودن ولی خب در حد همون پسر خاله دختر خاله حالا یکم صمیمی تر ینی حد و حدودها رو حفظ کردن بعدشم که درسش تمام شد رفت خواستگاریش و الانم سربازه و عقدن سربازیشم تمام شه قرار ازدواج کنن برن سر خونه زندگیشون....
خب پس توام بهش بگو ولی سعی کن اول باهاش راحت تر حرف بزنی ازش مشورت بخواه یا مثلا از چیزایی که میدونی خوشش میاد بهش بگو مثلا اگه از هنر خوشش میاد درباره هنر و این چیزا باهاش حرف بزن سعی کن بهش نزدیک تر شی و بیشتر بهش پیام بدی اینجوری بهتره بعد کم کم بهش بگو مثلا ازش بپرس نظرش راجع به عشق چیه و اینکه تا حالا عاشق شده ؟ بعد بهش بگو من عاشق شدم عاشق دختری با فلان....مشخصات مشخصات خودشو بهش بده ببین چی میگه تعریف کن ازش و این حرفا بعدش اگه پرسید کیه بهش بگو که خودت ببین واکنشش چیه البته اینا رو بعد اینکه باهاش ارتباطت رو بیشتر کردی و مطمئن شدی که از ارتباط گرفتن باهات بدش نمیاد و وقت میذاره بهش بگو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
