مماخمو تازه عمل کرده یودم
رفتیم خونه پسر دایی مامانم که شوهرم میشه پسر خاله زنش
بعد نذری داشتن
داشتم راه میرفتم زمینم خیس بود چند بارم نزدیک بود سر بخورم
اومدیم آشو هم بزنیم اونم اومد یکم هم زد بغل گوشم گفت به نیت اینکه سالم بمونی تا آخر امروز
یه نیشخندم زد و رفت
انقدممم فوشش دادم😂