وای منم همینطور ولی چون نیست داشتم نباید زیاد سردی میخوردم. اوایل بخاطر درد وحشتناک خیلی مراعات میکردم ولی حالم که بهتر شد ترشی زیاد نخوردم ولی سور چرا. وای خیار شور .خونه مادرشوهرم یکی از اشناهاشون دو تا دبه بهشون داده بود. دلت نخواسته باشه ی چیزی بود میرفتم تو اتاق دو تا دوتا میخوردم.بعد خواعر شوهرام میگفتن ورم میکنی نخور آنقدر.شوعرمم حساس شده بود میرفتم تو اتاق دنبالم میومد. ی بار با کلی اصرار دوتا گرفتم چنان با اشتها می خوردم برادر شوهر کوچیکم آمد داشت با شوهرم صحبت میکرد یهو گفت نگاه کن قحطی زده رو. از خنده پرید تو گلوم. اسی فک کنم بچه ات پسر باشه