منو و دوستم یه خونه آپارتمانی گرفتیم دانشجوییم بعد من خیلی تنها بودم تو خونه چیز خاصی نمیدیدم جز اینکه یه بار آب حموم باز شد و خود با خود بسته شد تا اینکه دوستم پیام داد چند وقت پیش گفت جن اومده تو خونه منم انقد دست به سرش گذاشتم ک چرت نگو و این حرفا بعد گفت من خوابم دوش حموم باز میشه یا وسایلام جا به جا میشن من نادیده گرفتم و هی میخندیدم تا اینکه یه روز من رژ لبم بالای اینه بود رفتم آشپزخونه اومدم تو اتاق دیدم رو زمینه پرت شده انگار یا وسایلام گم میشن دستبندام و گردنبندام نیستن اصلا دوستم گفت یه روز اومدم دیدم در تمام کابینتا بازه به نظرتون توهم زدیم؟؟؟ اخه من تنها زیاد بودم تو خونه چیز خاصی ندیدم جز اون موارد بعدم اینکه دعایی چیزی میشناسید معرفی کنید ممنون