تو تابستون ۲۰ روز دخترش اومد قهر موند خونه ما
چنبار اون یکی دختراش اومدن یا خودشون یا دعوت کردم
خودش تقریبا سه هفته پیش اومد ۶ روز موند
من با اینکه شاغلم خداشاهده خم ب ابرو نیاوروم و در کمال احترام از همشون پذیرایی کردم
باهمسرم پارسال سر شاغل بودنم ی مقدار بحث داشتیم اما امسال نه....
همسرم دوهفتس وقته باهاش کاته و واسه نذریم ک دعوت کرد نذاش بریم خونش
حالا روز جمعه خانوم رفته پیش بابام ک چرا دخترت میره سر کار پسر من ناراضیه میگه اون سوار ماشین دوس پسراش میشه رفت و آمد میکنه. ما میریم اونجا بی محلمون میکنه....و کلی دری وری دیگه..... حالاهمسرم خیییلی حساسه من همیشه باخودش میرم و بر میگردم.. فقط وقتی خانوم اینجا بود سر یه قضیه الکی یه دوروزی باهام صحبت نکردیم منم با آژانس رفتم...
فقط از حرفش دارم آتیش میگیرم منی ک تو مجردیمم با کسی نبودم...
حیف اسم مادر ک ۸ سال به اون گفتم... دیگه نمیخوام ببینمش بی چشمو رو رو ب جای تشکرش بوده
چه طوری باهاش رفتار کنم بنظرتون؟