خانما ما جدیدا یه ماهی میشه واسمون یه مستاجر جدیداومده یه روز جلو در یه تخم مرغ شکسته دیدم گفتم لابد بچه ایی کسی از دستش افتاده و این داستان ادامه داشت تا من و مادر شوهرم حدودا ده باری دیدیم پدر شوهرم دیده زنهاشون از خونه میرن بیرون پشت سرشون یه تخم مرغ میشکنن جلو درمون انگار مرغ داری کثیفه هر روز میشوریم انگار ن انگار
همشون از زن و مرد کوچیک و بزرگ وسواس دارن..مثلا پیازو میشورن خورد میکنن دوباره میشورن..
اوایل اخلاق خانواده شوهرم نمیدونستم مثلا دوران نامزدی دلستر یا نوشابه میاوردن سر سفره پدرشوهرم برمی داشت میخورد دوباره درش محکم میبست میذاشت سفره من فکر میکردم یعنی دیگه نباید باز کنم بخورم فقط نگاه میکردم بعد دیدم همشون همینطورین هی باز میکنن هی میبندن.!!! کلا بعضی رفتارهای پدرشوهر رومخه
مثلا یه بار خواهر پیرش بیچاره بعد چندین ماه اومد خونشون نذاشت از راه برسه گفت آبجی خوش اومدی ما شب فلان جا مهمونیم . به منکه خیلی برخورد 😕
یکی ب من بگ بحث فلاکس از چ صفحه ای شروع میشه برم بخونم
یه خانم خوشگل منو لایک کنه😉
واییی تو خونه شوهرم اینا
یه عده سالاد شیرازی رو با آبلیمو میخورن
یه عده با سرکه
یه عده سس مایونز با ماست
یه عده ماست با شکرررر اهههههه
تازه همشم همراه غذا آب یخ میخورن
من اصلا با غذا آب نمیخورم
