سلام عزیزم
قربونش بشم روزای سختی در پیش دارین دوتایی
من واسه بچه اولم طبق توصیه ها عمل کردم و شیر روزشو کم کردم تا نوبت به قطع شیر شب برسه ولی طفل معصوم خیلی اذیت شد با این که نزدیک یک ماه این روند رو آروم آروم طی کردم که فشار نیاد بهش. شاید چون اول روز رو قطع کردم میفهمید شیر نمیخوره
هنوز که هنوزه عزاداره گریه هاشم
برای همین سر بچه دومم کاملا برعکس عمل کردم و اول شیر شب رو قطع کردم. اول وقت خواب شیر ندادم ولی نصفه شب و روز میدادم پنج روز بعد شیر نصفه شب رو کم کردم و وقتی یه ذره میخورد میگفتم حالا خسته شدم تو بخواب پشتتو دست میکشم یا دستتو میگیرم اونم چون چند قورت خورده بود قبول میکرد (شاید چون روز بهش میدادم و شب هم خوابالود بود خیلی متوجه نخوردنش نمیشد) ( اینم همین اول اضافه کنم که یه وقتایی حالشون خوش نبود یا از سرکار برمیگشتم و مدتی منو ندیده بودن اصلا سخت نمیگرفتم و اگه میخواستن میدادم تا زمانی که ترک کامل شه) بعد از ترک شیر شب شیر خواب بعد از ظهر رو قطع کردم و چون بازم در طی روز میخورد با نخوردن وقت خواب راحت تر کنار اومد. آخرین مرحله هم شیر روز بود که کم کم تعداد دفعات رو کم کردم تا کلا ندادم. نمیگم اذیت نشد ولی اصلا به قدر اولی اذیت نشد و من همیشه پشیمونم که چرا برای اولیم طبق اصولش جلو رفتم و بچه ام آزار دید
هر مرحله هم میخواستم ندم نوک می می رو با قطره آهن آغشته میکردم که بو میداد و نخوردنش راحت تر بود.بعد تو مراحل بعدی که میخواستم بدم میگفتم می می خوب شده
کل این مراحل بیشتر از یک ماه کشید. برای هر مرحله و عادت به اون ۵ روز وقت میذاشتم.
اینم اضافه کنم من هر دو تا بچه ام رو با عشق دو سال شیر دادم و ترکش برای خودم سخت تر بود تا برای اونا 😔😔😔
اگه اهلش هستی ثواب این دو سال رو تقدیم کن به حضرت زهرا و ازش بخواه خودش برای پسرک نازنینت مادری کنه
میدونم ثواب شیر دادن من ناچیز تر از اونی بود که بشه به بانو تقدیمش کرد ولی امیدم به بزرگواری خودشه ....