(عقدم)دیشب رفتیم بیرون من از چن نفرکتاب بخرم حالابماند ک قهریم من داشتم زنگ میزدم شارژم تموم شد قطع شد بعد گفتم شارژم تموم شد گفت میخای شارژبگیرم واست یا خودت میتونی؟؟همین تنهامورد نیستا بیرون نمیبرتم هیچیی برام نمیگیره و... کلا ب ایندمون ناامیدشدم همش فک میکنم نمیتونم بهش تکیه کنم خودم بایددراینده خودمو ساپورت کنم ولی خب ب جز این همه چیزای دیگش خوبه
اگه خسیسه و در مورد امور مالی احساس مسیولیت نمیکنه بهتر باهاش جدی حرف بزنی و وقتی میگه بگیرم یا خودت میتونی اصلا نگو خودم میگیرم بگو بگیر مگه تو شوهرم نیستی
من نمیتونم اینجوری توقع دارم خودش بگیره ن اینکه من بگم
یاد بگیر اصلا تو این موارد کوتاه نیا نه اینکه با دعوا بگیا یه جور که انگار حق مسلمته و باید بهت بده وگرنه بعد که بری سرخونه زندگی برا ساده ترین چیزا باید عذاب بکشی
باهاش حرف بزن بگو مسئولیت من باتوعه همسرتم بالاخره یه جوری باهاش حرف بزن سعی کن بفهمی خسیسه یاکلا برای عقداینطوریه وبری زیریه سقف بهترمیشه به هرحال بایدمسئولیت پذیرباشه
بعداز هرسختی اسانی هست امیدوارم سختیای همه تموم شه و اسانی بیاد خدا وعده داده😍😍برای تموم شدن سختیای خودتون و خودم صلووووووووات😋😋