من تا همین ۷-۸ ماه پیش آرزوم بود که کسی جلوی راهم در بیاد که پسر خوبی باشه که محبت کلامی هم بلد باشه و خیلی درکم کنه،یعنی میگفتم اگه همچین پسری پیدا بشه دیگه نیمه ی گمشدمه...
دقیقا الان ۶ ماهه که با یه پسری آشنا شدم که از هرلحاااظ خووبه،قیافه معمولی،هیکل معمولی روبه بالا اخلاق عالی و خیییلی بهم احترام میذاره و باهام صادقه و خیلی احساساتیه ولی درعین حال پسر محکمیه قصدشم از اول ازدواج بود
اولا خیلی دوسش داشتم،ولی الان حس میکنم زیاد دوست ندارم باهاش صحبت کنم،بعضی وقتا از اینکه خییییلی محبت میکنه،حالم بد میشه
و از طرفی از خودم متنفرم که منکه آرزو داشتم همچین پسری وارد زندگیم بشه،حالا حسم بهش کم شده و عذاب وجدان میگیرم که چرا باید ازش دلزده بشم؟؟
اینم بگم که ما شهرامون دوره و تاحالا از نزدیک همو ندیدیم،شاید تاثیر داره،نمیدونم...واقعا کلافه م...