«شعر٩»

نشی که😍

دگر از اين وحشت مرداب خودم دلگيرم

به خدا منتظر فرصت يك تغييرم

مثل يك خانه و كاشانه ي از ريشه خراب

رو به ويراني ام و كس نكند تعميرم

مگذاريد دگر بر سر راهم تله اي

من كه خود بيخودي در دام خودم زنجيرم

از تماشاي زمين و همه جا خسته شدم

همچنان منتظر فرصت يك تغييرم !

چیزی نیس نگران نباش

۴ تا قطره اشکه میریزه تموم میشه

عادت کردم به خواستن و نداشتن😊

ممنون عزیزم بهتره بگی شرشر بارون😕 

شب؟؟؟

اوکی؟؟؟

مگه داریم؟؟

😂

بس کن توروخدا یه شب بس کن 

خدا نکنه عزیزخاله

اینجاااام😍

موج عشق تو اگر شعله به دل ها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد

گیسوان تو شبیه است به شب؛ اما نه،
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد!

خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد

عقل یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم
هم به حاشا بکشد، هم به تماشا بکشد

زخمی کینه من! این تو و این سینه‌ من
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری است
وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد

👤فاضل نظری

بیا بغلم ببینم توام 😒❤❤❤😢😢

دلم روشنه بارون ...دلم به حاجتت روشنه 

دست خودم نیستا ...حسم خوبه خیلی خوب

بیا، مرو ز کنارم، بیا که می میرم

نکن مرا به غریبی رها که می میرم

توان کشمکشم نیست بی تو با ایام

برونم آور از این ماجرا که می میرم

نه قول هم سفری تا همیشه ام دادی؟

قرار خویش منه زیر پا که می میرم

به خاک پای تو سر می نهم ، دریغ مکن

زچشم های من این توتیا که می میرم

مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی من،

به سوی برکه آخر شنا ، که می میرم

اگر هنوز من آواز آخرین توام

بخوان مرا و مخوان جز مرا که می میرم

برای من که چنینم تو جان متصلی

مرا ز خود مکن ای جان جدا ، که می میرم

ز چشم هایت اگر ناگزیر دل بکنم

به مهربانی آن چشم ها که می میرم

👤حسین منزوی

شب زمان بازسازی منههههههه

من عاشققققق شب هامممممم

کل اتفاقات روز رو جمع می کنم می زارم داخل یه حباب.

 اگه سوزن دم دستم باشه می ترکوندم 

تاماممممممم

اگه می خوای امتحان کن

💋

ببخشین بچه ها

شرمنده

شبِ دلواپسی ها هرقدر بی ماه تر؛ بهتر!
که شاعر در شبِ موهایِ تو گمراه تر؛ بهتر!
حامدعسگری#  

‏" شب ها " را دوست دارم
حال خوشی دارد
سر گردانی در خیال " تو "
یک دلخوشی ساده است برای من ...