ممنون به یادم بودی عزیزم خسته نباشی 😔❤
بیا اینجا سوئیس اینجاست
پشت پنجره ی باران خورده ی من
بالای کوه های مه گرفته ی شهرم
دستت را دراز کن و دستم را بگیر
به دنیای سرد و زمستانی ام قدم بگذار
صبحش آفتابی و کمی سرد است
صبحانه را در تراس میخوریم وسط گل ها
و یک عالمه حرف می زنیم
ظهر را منتظر می مانیم تا از رستوران نزدیک خانه
بهترین غذای روز را برایمان بیاورند
عصر با چای و کیک از تو پذیرایی می کنم
تا شب در کوچه ها و خیابان های خلوت و بارانی
قدم می زنیم سرما تا عمق قلب هامان نفوذ می کند
اما گرم حرف زدن که باشیم چیزی حس نمی کنیم
و شب آه شب های تاریک شب های روشن
شب های بارانی صدای پای عابران روی خیابان های
خیس عطر گیج کننده ی مه و سبزه ها ....
کجا می روی سوئیس اینجاست دستت را به من بده...
☺